کوچه شهید بابانظر ۱۱ در محله فجر را که وارد میشوم، سروصدای دخترها از چندمتری مانده به سالن ورزشی به گوش میرسد. هرچه نزدیکتر میروم، صدایشان بیشتر میشود. گمان میکنم شاید هنوز مربیشان نیامده است.
وارد سالن میشوم و جمعی از دختران قدونیمقد را میبینم که وسط سالن ورزشی گردهم جمع شدهاند و با شماره اعداد سروصدایشان حتی از سقف بلند سالن هم بالاتر میرود. عدهای هم هنوز در حال آماده شدن و ورود به روی تشک هستند.
سراغ مربیشان را که میگیرم، یکی از شاگردها از دور خانمی را نشانم میدهد و میگوید: «شیهان» اونجاست. چند دقیقهای از دور دخترها و خانم مربی را که حالا فهمیدهام شیهان صدایش میکنند، تماشا میکنم که گوشه سالن به چند دختر دیگر نحوه درست ایستادن و شکل نگهداری دستها را آموزش میدهد.
با فاطمه صادقی، مربی کاراتهکار مجموعه ورزشی شهربانو، روی یکی از نیمکتهای کنار سالن نشستهایم. او هدایت کلاس را به یکی از دختران ارشد واگذار میکند تا دقایقی بچههای کلاس را مدیریت کند و چند تمرین برای گرم شدن انجام دهند.
از شروع بحثتمان چیزی نگذشته است که هرچندثانیه یکی از دخترها میآید و کاری با مربیاش دارد؛ یکی میگوید پایم درد میکند و نمیتوانم بدوم، دیگری برای آب خوردن اجازه میگیرد، یکی شکایت از همکلاسیاش را پیش خانم مربی میآورد و صادقی هم با خونسردی و بهآرامی جواب همه را میدهد. گفتوگویمان دارد دوباره پامیگیرد که یکی از دخترهای کوچک کلاس، پیشمان میآید و دقیقا جلوی مربی میایستد و با لحن شیرین کودکانه میگوید: «شیهان! لطفا کمربندم رو پاپیونی ببند!»
میزنم زیر خنده و مربی هم لبخند میزند، اما خیلی زود لبخندش محو میشود و کمربند را همانطور که باید، گره میزند و بعد با لحنی جدی، اما بینهایت مهربان و مادرانه میگوید: «اون فقط کمربند لباس عروسه که باید پاپیونی گره بزنی! این لباس ورزشه و گرهش فرق میکنه».
صادقی ورزش را سال ۸۲ درست زمانی که پانزدهساله بود، در باشگاه قدس خیابان المهدی شروع کرد، اما هنوز به بیستسالگی نرسیده بود که موفق به دریافت مدرک مربیگری شد.
بهقول خودش خوب کار میکرده، بسیار منظم بوده، در کلاسها غیبت نداشته و اینطور شده که در مدت چهار سال به مربیگری رسیده است. شیهان یک کلمه ژاپنی است به معنای استاد و مربی. تا زمانی که مربی دان پنجم کاراته را کسب نکرده است، «سنسی» خطاب میشود و بعد از گرفتن دان پنجم، ملقب میشود به «شیهان».
فاطمه صادقی در طول مدت فعالیت ورزشی به مقامات متعددی دست پیدا کرده و برای محلهاش افتخارات بسیاری آفریده است، طوریکه چندی قبل، اعضای شورای اجتماعی محلهشان بهسراغ او رفتند و از تلاشهایش برای پرورش قهرمانان محله قدردانی کردند.
او با اشاره به مقامهای خود میگوید: «سال ۸۶ در مسابقات کاتای انفرادی و تیمی استان شرکت کردم و آن موقع مقام سوم را بهدست آوردم. دو سال بعد هم در مسابقات کاتای استان، مقام دوم را کسب کردم. شهریور ۱۴۰۱ مقام دوم کاتا و کومیته کشوری را از آن خود کردم و اسفند همان سال هم در مسابقات بینالمللی کاتا، موفق به کسب مقام سوم این رقابتها شدم.»
مربی محله فجر در دوران فعالیتهای ورزشیاش با محدودیتهای خاصی دستوپنجه نرم کرده است. خودش در اینباره میگوید: «آن سالها که من ورزش را شروع کردم، هنوز ورزشهای رزمی برای بانوان خیلی جا نیفتاده بود. نگاه جامعه اینگونه بود که فکر میکردند اگر خانمی ورزش رزمی کار کند، حتما خشن و دارای روحیه مردانه است.
من در روابط خود با دیگران و تعاملاتی که داشتم، همیشه سعی میکردم این نگاه و عقیده را اصلاح کنم. به همه میگویم اتفاقا ورزشهای رزمی باعث میشود فرد انرژی خود را حین ورزش تخلیه کند و در مواقع بحرانی زندگی، فردی کاملا آرام و منطقی باشد.
فکر میکردند اگر خانمی ورزش رزمی کار کند، حتما خشن و دارای روحیه مردانه است
این نکته را هم باید مدنظر داشت که خیلی از افرادی که بهسمت ورزش رزمی میآیند، هدفشان مبارزه نیست، بلکه با یادگیری تکنیکها میتوانند در مواقع لزوم از خودشان دفاع کنند.» در خانواده این مربی جوان، کسی جز خودش اهل ورزش نیست، اما این قضیه باعث نشد که آنها از تنها ورزشکار خانواده خودشان بهخوبی حمایت نکنند.
او میگوید: خانوادهام همیشه و در تمام این سالها، همراه و حامی خوبی برای من بودند و معتقدم اگر خانوادهها حمایت لازم را از فرزند خود نکنند، نباید انتظار پیشرفت و رسیدن به مقامهای برتر مسابقات را از او داشته باشند.
فاضله نوریان ۱۲ ساله
من دو سال است که شاگرد خانم صادقی هستم. این شانس را داشتم که از ابتدای ورودم به دنیای ورزش و این رشته با او آشنا شوم و در کلاسهایش شرکت کنم. در مسابقات بین المللی کاتا، نفر سوم شدم و در مسابقات بینباشگاهی شهرستان در کاتا و کومیته، نفر سوم.
یک ویژگی خاص استاد صادقی، طرز برخوردش با شاگردان است. اصلا تابهحال رفتار بدی از او ندیدهام. حتی برای گفتن اشکالات هم، زبانی نرم و رفتاری خیلی آرام دارند. من آنقدر با خانم صادقی راحت هستم و او را قبول دارم که گاهی پیش آمده است برای موضوعات غیرورزشی هم با او صحبت کنم و مشورت بگیرم.
از نظر صادقی، مربیهای دختران درحالحاضر با محدودیتهایی که در گذشته برای ورزش آنها وجود داشت، مواجه نیستند. با زیاد شدن باشگاهها و افزایش تعداد باشگاههای خصوصی، حالا در همه محلات، رشتههای ورزشی متعددی برای دختران فراهم شده است. مهم آن است دخترانی که به ورزش علاقه دارند، با شناخت علاقه و استعداد خود، یک رشته ورزشی را انتخاب بکنند.
خانم مربی برای بهبود شرایط ورزش دختران به لزوم آگاهی خانوادهها اشاره میکند و میگوید: خانوادهها باید انواع ورزش را بهدرستی بشناسند و از طرف دیگر استعدادیابی درستی هم برای فرزندان خود کنند و بعد از انتخاب یک رشته ورزشی، خانواده اصلیترین حامی فرزند خود باشد.
منظور «شیهان صادقی» از حمایت فقط حمایت مالی نیست، بلکه معتقد است خانواده باید شرایط لازم برای انجام ورزش را برای فرزندانش، فراهم و از لحاظ روحی و روانی نیز آنها را تقویت کند: «در این مدتی که مربی دختران بودم، آنها که حمایتهای خوبی از طرف خانواده دریافت میکردند، خیلی زود توانستند پیشرفت کنند و در مسابقات نیز بهتر عمل میکردند. خیلی مهم است که خانوادهها اطلاعات خود را درباره مزایای ورزش افزایش بدهند تا بهعنوان یک اصل و ارزش در خانواده به آن توجه شود.»
آرزوی ورزشی صادقی، این است که توانایی داشته باشد در سنین بالا همچنان در عرصه ورزش فعالیت کند و مربیگری را ادامه دهد و آرزوی غیرورزشی این مربی هم که باز چندان بیربط به ورزش نیست، این است که با ورزش بتواند از فرسودگی بدن خود در سنین بالا جلوگیری کند و دوران پیری شاداب و تندرستی داشته باشد. او دوست دارد افراد بیشتری را با ورزش آشنا کند تا آنها هم بتوانند حسوحال خوب و خاص بعد از ورزش کردن را تجربه کنند.
خاطره تلخ دوران ورزشی او مربوط میشود به ایام کرونا. برای ورزشکاران بهخصوص آنها که در ورزشهای جمعی و تیمی فعال هستند، خاطره خانهنشینی و ورزشهای انفرادی در محیط بسته خانه، جزو بدترین لحظههای عمرشان شده است: «سالهایی که باشگاهها و محیطهای ورزشی بهدلیل محدودیتهای بهداشتی بیماری کرونا تعطیل بودند، بدترین دورانی بود که میتوانم از آن یاد کنم».
اما خانم مربی خاطرات شیرین بسیاری هم دارد: «اگر بخواهم از شیرینترین لحظاتی که در ورزش تجربه میکنم بگویم، مربوطبه زمانی است که شاگردهایم در مسابقات موفق میشوند. ذوق و خوشحالی آنها برایم بسیار لذتبخش است. دیدن لبخند رضایت خانوادهها، به من انرژی مضاعفی برای ادامه دادن میدهد.»
دوست دارد افراد بیشتری را با ورزش آشنا کند تا آنها هم بتوانند حسوحال خوب و خاص بعد از ورزش کردن را تجربه کنند
توصیه این مربی جوان به همه دختران و زنان این است که حتما ورزش را بهعنوان یکی از ضروریات زندگی، وارد برنامه روزانه خود کنند.
صادقی که مربی ورزش پیلاتس برای خانمها هم هست، توضیح میدهد: بسیاری از خانمهایی که سالهای جوانی را پشتسر میگذارند، از درد پا و کمر گلهمند هستند، درحالیکه مشکل اصلی، ضعف عضلات است که با ورزش مداوم و حرکات اصلاحی میتوان ماهیچهها را تقویت و بسیاری از دردها را برطرف کرد. ورزش کردن اصولی و درست زیرنظر مربی حرفهای برای همه خانمها از ضروریات است. علاوهبر اینکه درکنار تقویت بدن به تناسب اندام هم دست مییابند که برای خانمها معیار مهمی است.
در پایان صحبتهایمان، صادقی از نقش پررنگ خواهر خود میگوید که از روزهای نوجوانی تا به الان در همه مراحل از کمکها و راهنماییهای او استفاده کرده است و همه پیشرفت و موقعیت کنونی خود را مدیون اوست. علاوهبر این، خانم مربی از حمایتها و نقش مثبت همسرش در پیشبرد اهداف ورزشی خود یاد و تأکید میکند که موفقیتهای ورزشی پس از ازدواجش را مدیون همسرش است.
زهرا محمدی ۱۱ ساله
بیشتر از یک سال است که کاراته کار میکنم و در مسابقات بینالمللی کاتا نفر سوم شدم و در مسابقات بینباشگاهی شهرستان به مقام دوم رسیدم. یکی از ویژگیهای خانم مربی، مهربانی خیلی زیادش است. اگر برای حضور در کلاس مشکلی داشته باشم، راحت میتوانم با خودش صحبت کنم. خانم صادقی اهل قضاوت کردن نیست و اگر بخواهم درباره مسئلهای با او صحبت کنم، خیالم راحت است که خیلی خوب، من و شرایطم را درک خواهد کرد.
سیدهملیکا علوینیا ۹ ساله
از اول تعطیلات امسال از طریق یکی از دوستانم با این باشگاه آشنا شدم و آمدم برای ثبتنام و وارد کلاس خانم صادقی شدم. خوبی خانم صادقی این است که به ما تازهواردها سخت نمیگیرد و با مهربانی همهچیز را توضیح میدهد. آرزو دارم روزی مثل خودش، مربی خوبی بشوم و خیلی زود بتوانم به دان ۵ برسم.
* این گزارش یکشنبه ۷ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۸ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.